رُکنا

رک نوشته های یک خبرنگار

رُکنا

رک نوشته های یک خبرنگار

بیچاره چهارشنبه سوری!

 

با نزدیک شدن به روزهای پایانی سال باردیگر بحث "چهارشنبه سوری" مطرح شده است.  

وقتی در دهه 60 در تهران دانشجو بودم ، شب های چهارشنبه آخر سال در محله سعادت آباد که دانشگاه و بعد خانه اجاره ای ما قرار داشت  ، مانند دیگر مناطق شهر تهران ، تقریبا حالت فوق العاده اعلام می شد. از چند هفته قبل ترقه که نه بمب بازی شروع می شد ، بمب های دستی اینجا و آنجا در رقابت با یکدیگر هر روز بزرگتر می شدند ، به زمین و آسمان می خوردند و قربانی می گرفتند و هیچ کس از صدای وحشتناک آن در امان نبود... 

 

 در اتاق ما در خوابگاه دانشگاه همیشه "کرسی نظریه پردازی" برپا بود ، درباره سیاست ، فرهنگ ، دین ، و ... از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را با افکار دانشجویی و منتقد خود جراحی می کردیم ، تا امروز آن دوره را یکی از بهترین دوره های زندگی ام میدانم ، یکی از موضوعات همین چهارشنبه سوری بود. وقتی نوع رویکرد جامعه به چهارشنبه سوری را آنهم در روزهای اوج جنگ تحمیلی می دیدیم ، و به این می اندیشیدم که چرا برغم مبارزه با این پدیده ، هر روز گسترش بیشتری می یابد ، و هر سال "معضل" بزرگتری برای مسوولان انتظامی و امنیتی می شود؟

 

نتیجه ای که از همان سال ها گرفتم این است که با سنت های چند هزارساله و رایج مبارزه کردن ، آب در هاون کوبیدن است ، اسلام هم با سنت های عرب جهالیت چنین برخوردی نکرده است ، بلکه کوشید تا جهت و معنای آن سنت ها را تغییر دهد و "مال خود" کند. ما پس از انقلاب با   عید نوروز و 13 بدر هم به سختی مبارزه کردیم ، آن را خرافی یا شرک آلود خواندیم و تلاش کردیم اعیادی دینی را بجای آن بنشانیم اما کم کم وقتی دیدیم بی نتیجه است بی سر و صدا ، مبارزه علیه نوروز را بیخیال شدیم و حتی متوجه شدیم که پیامبراسلام نوروز را ستوده است! و ... . 

 

 در مورد 13 بدر هم که درهمین قم خودمان بسیاری از مساجد را می یافتی و شاید هنوز هم بیابی که ظهر روز 13 فروردین به روی نمازگزاران بسته بود و هست و نماز در آن خوانده نمی شد و نمی شود... اما وقتی خسته شدیم ، نحسی اش را "زیر سبیلی" رد کردیم و با تغییر نام و جهت آن به "روز طبیعت" ، تقریبا آن را نه به صورت " دوژور " بلکه " دو فاکتو " برسمیت شناختیم! امابیچاره این چهارشنبه سوری که ، هنوز بلاتکلیف است! 

 

 سال هاست برای کنار آمدن با چهارشنبه سوری با خودمان کنار نیامده ایم ، هر چه هم تلفات روی دستمان می گذارد ، چشممان را بازنمی کنیم و یک بار برای همیشه تکلیف خودمان و این چهارشنبه آخر سال را تعیین نمی کنیم. 

 

 البته هر سال بهانه ای برای کوبیدن چهارشنبه سوری پیدا می کنیم ، دیروز مصاحبه ای خواندم از یک مقام انتظامی که تاکید کرده بود با حرمت شکنان شب وفات حضرت معصومه بشدت برخورد خواهد شد... مصاحبه خیلی ناراحتم کرد ، با خود گفتم آخر وقتی کسانی که غلط یا درست ، سنت چهارشنبه سوری را پاس می دارند ، حتی در ذهنشان هم هتک حرمت به دین یا ارزشهای دینی نمی گذرد ، چرا ما اصرارمی کنیم که چنین مهری به آن بزنیم؟ آیا این خود هتک حرمت بدتری نیست؟!  

 

می دانیم که ظرفیت مدیریت افکار عمومی در دستگاه های دولتی ما و نیز ظرفیت فرهنگی جامعه چنان هست که اگر بخواهیم براحتی مسائل بظاهر متضاد را می توان مدیریت کرد به گونه ای که به قول ایشان هتک حرمتی هم صورت نگیرد. بدانیم همانها که چهارشنبه سوری می کنند ، شب سال تحویل هم شانه به شانه در صحن حضرت معصومه و آستانه می ایستند و برای خود و دیگران آرزوهای خوب می کنند. این قدر این جوان های معصوم را به سمت "هتک حرمت" هل ندهیم! و چماق بی دینی بر سرشان نکوبیم!

 

در الجزیره که بودم ، در شب میلاد پیامبر (12 ربیع الاول به روایت اهل سنت) شهر الجزیره ، مانند همه شهرهای جهان عرب ، حالت جنگی به خود می گرفت ، ترقه و فشفشه و نارنجک های مختلف از در و دیوار می بارید و مردم تا صبح در خیابان بودند ، هر خانواده به پول ما ده ها هزار تومان صرف خرید ترقه جات می کرد و از بقالی تا قصابی همه ترقه می فروختند.. ترقه هایی استاندارد و ساخت کشور دوست و برادر چین! ... و فردا همه چیز به خیر و خوشی تمام می شد و البته کیفش برای جوانان و پولش برای تجار و قاچاقچیان ترقه باقی می ماند. می گویید کار بیهوده ای است و میلیاردها تومان ضرر به جامعه اسلامی می زند؟  خوب بزند!  خیلی عادت ها و سنت های دیگر نیز ممکن است چنین آثاری داشته باشد ،  یادمان باشد در عادت های اجتماعی بیش از آن که به اصالت های دینی یا عقلی آن بیاندیشیم باید به "کارکردهای اجتماعی" آن نظر داشته باشیم.   

 

اگر بخواهیم سخت بگیریم البته خیلی از سنت های جاری در جامعه ما حتی برخی از آنها که به ظاهر دینی هم هستند ، تایید حقیقی از منابع دینی در پشت خود ندارند ، چهارشنبه سوری هم یک سنت ملی است که زیاد نباید بدنبال تایید یا تکذیب آن در دین گشت ، باید به آن جهت داد و جنبه های مثبت و مفید آن را تشویق و تبلیغ کرد ، نه برعکس. این روش  عملی پیامبر اسلام در برخورد با جامعه عرب جاهلی و توصیه موکد امام علی به مالک اشتر در برخورد با سنت ها و عادات جوامع بشری است.

آی مخالفان چهارشنبه سوری! تو رو خدا بدانید که امروز در ایران هیچ کس بخاطر پرستش آتش یا ایمان به وجود یک نیروی ماورالطبیعه موازی با قدرت خدا  در آتش ، از روی بوته های فروزان نمی پرد ، بدانید که "سرخی تو از من ، زردی من از تو" یک دعای دینی یا عبادت نیست ، فقط و فقط برای خالی نبودن عریضه است! ، باور نمی کنید بروید از حرفه ای های این کار بپرسید!  

  

همانطور که بسیاری از ما ایرانی ها شاید بدرستی ندانیم که هفت سین در اصل چه بوده و آن را در کنار آینه و قرآن بر روی سفره می چینیم ، وهنگام تحویل سال چشم در چشم قرآن می اندازیم و ... و دعای تحویل می خوانیم، چهارشنبه سوری را نیز می توانیم شب تفریحی سالم و دور هم جمع شدن های خانوادگی و محله ای قرار دهیم و در طول آن ، آرزوهای خوب برای خود و عزیزانمان داشته باشیم ، و برای صلح و صلاح بشریت و مسلمانان و ایرانیان دعا کنیم ... . چهارشنبه سوری هم درست مثل پیاده روی خانوادگی یا جشن بادبادک و ... ، می تواند یک تفریح سالم باشد....  اگر بخواهیم...

 

محرمانه بگویم که شب های چهارشنبه سوری در الجزیره خیلی خوش می گذشت و اصلا احساس نمی کردیم که داریم شرک می ورزیم ، یک تفریح ناب بود مخصوصا برای کودکان و جوانان و در غربت ، البته مزه اش برای خانواده هایی که چند سالی از ایران دور بودند مضاعف هم می شد! 

  

نظرات 4 + ارسال نظر
سید داود ساجد یکشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:17 ب.ظ http://sajed.blogsky.com

"حکایت رژیمی که تنها ماند(بدون شرح)"
تشریف بیاورید تا بر همگان روشن گردد
http://sajed.blogsky.com/1389/12/19/post-103/

محمد جهانگیریان یکشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:53 ب.ظ

سلام

اول این که از این که این افتخار نصیبم شده تا اولین کسی باشم که توی وبلاگ شما نظر می ذارم بسیار خرسندم
دومین خوشحالیم از اینه که الان بسیاری از بر و بچ خبرنگار توی قم دارن وبلاگ می زننن و البته بسیار خوب هم شروع به افشا گری در برخی مسایل کردن مثلا در گوگل نام بیت الله احمدی ، علیرضا شابرم رو جست و جو کنید و مطالب اونا رو بخونید.
و مطلب آخر این که از این مطالبی که شما درباره چهارشنبه سوری نوشتید خیلی ها نوشتن اما به قول خودتون کو گوش شنوا................
باز هم مطلب جدیدی گذاشتید بنده رو خبر کنید.. خوشحال میشم

علیرضا شابرم یکشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:55 ب.ظ http://naghde3.blogfa.com

سلام
مطلب جالبی بود خوشحال می شم به وبلاگ من هم سری بزنید.(

[ بدون نام ] شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 03:14 ب.ظ

سلام استاد ارادتمندتان هستیم.علی از آزادشهر
مشتاق نظرات ونوشته های شما هستیم.

سلام علی جان خیلی مخلصیم لطف دارید

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد