رُکنا

رک نوشته های یک خبرنگار

رُکنا

رک نوشته های یک خبرنگار

ما ، اخراجی های جامعه اخلاقی!

داد مسعود ده نمکی  درآمد ، مخالفانش را متهم کرد بر خلاف شعارهای دموکراتیک ، "اند" سرکوب و حذف مخالف هستند و چون "موفقیت" اثر جدیدش "اخراجی های 3" را نتوانستند تحمل کنند ، ناجوانمردانه کپی اش کردند تا به او ضربه بزنند...


هنوز تصمیمی برای دیدن این فیلم نگرفته ام ،  ...اخراجی های 1 در ایران نبودم ، بعدا در تلویزیون ایران دیدمش و از لحظه لحظه آن عصبانی شدم و حرص خوردم و غر زدم! به نظرم فیلمی اصولا "ضد دفاع مقدس" است! اخراجی های 2 را تحریم کردم و وقتی بعدا در تلویزیون دیدم ، در نظرم جدی تر شدم.


البته شخصا با  سیاه مطلق یا سفید مطلق دیدن پدیده های بشری از جمله جنگ تحمیلی مخالفم ، اما مشکل من با این فیلم ، "نگاه" ده نمکی است.. بویژه "اصرار" او بر "دفاع" از "نقش" و "جایگاه"  "اراذل و اوباش" (صفتی که به غلط به "قربانی" های معضلات اجتماعی می دهیم ) و "لوطی ها" (که خوشبختانه یا متاسفانه نماد تاریخی آن "شعبان بی مخ" است) در "دفاع مقدس". ( البته این قضاوت مربوط به اخراجی های 1 و 2 است چون 3 را هنوز ندیده ام). "اراذل"ی که جبهه ده نمکی هیچ تغییری در ماهیت آنها ایجاد نمی کند!


 اما در تحلیل داستان کپی اخراجی های 3 ، اگر با ده نمکی موافق باشیم که فیلمش قربانی یک اقدام سیاسی از سوی مخالفان یا رقیبان شده است ، شاهد دیگری ارایه کرده ایم که در جامعه کنونی ما  موافقان و مخالفان یک موضوع ، در بسیاری موارد حاضرنیستند در چارچوب اخلاق عمل کنند ، غافل از این که تداوم حیات یک جامعه انسانی (چه دینی چه سکولار) جز بر پایه "اخلاق" امکان پذیر نیست.


 همه اذعان داریم که "سیاست دوگانه" و یا به اصطلاح "یک بام و دو هوا" مغایر اخلاق است اما در کشمکش ها و رقابت ها کمتر رعایت می کنیم. کپی کردن و هک کردن و دشنام دادن وقتی به نفع من و گروه من باشد خوب است و وقتی علیه خودم بکار رود بد می شود!  اصل طلایی "هر آنچه که برای خود می پسندی برای دیگران بپسند و هر آنچه برای خود نمی پسندی برای دیگران نپسند" (از سفارش های درخشان امام علی) طرفدار زیادی ندارد.  و سفارش قرآن مبنی بر این که "مبادا دشمنی گروهی شما را به بی عدالتی در مورد آنان بکشاند" شنیده نمی شود.


اخراجی های 3 اولین و آخرین قربانی این بی اخلاقی ها نیست ، همچنان که ده نمکی نیز در ترویج این بداخلاقی ها بدون سهم نیست.


کاش می دانستیم ، خواه اصول گرا یا سکولار ، شاید بیش از نان شب و هوای پاک ، به پایبندی به اخلاق و "اخلاقی زیستن" نیازمندیم! چه موافق اخراجی ها و ده نمکی و امثال او باشیم یا مخالف آن. چه دیندار باشیم چه بی دین ... و "اخلاقی زیستن" در سطح اجتماعی، نه تظاهر به ظواهر دین یا ریاکاری ، بلکه همان "جوانمردی" و "آزادگی" است که امام حسین مخالفانش را به آن فرا خواند و در سخن قرآن و امام علی مرور کردیم. تنها در چنین حالتی است که جامعه اخلاقی خواهیم داشت و خود در شمار " اخراجی ها "ی آن نخواهیم بود.

نظرات 6 + ارسال نظر
نظری پنج‌شنبه 11 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 09:41 ق.ظ

سلام

به مطالبی اشاره کردید که دیری است فراموش شده

در بخش سوم این سری سازی ها فقط می شه به این نتیجه رسید بیچاره مردم و باز بیچاره مردم

علیرضا رحیمی پنج‌شنبه 11 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 11:07 ق.ظ

به جبر معتقد نیستم اما از آنجا که سالهاست در باره تربیت اخلاقی میخوانم و مینویسم تصور میکنم ؛ما اخلاقی بودن یا نبودن را -که خودنوعی اخلاق است- را می آموزیم.
شاید حتی بتوان گفت اخلاقی بودن را باید آموخت و برای آموختن اخلاق و اخلاقی رفتار کردن باید توجه کرد که اساسا اخلاق را از کجا و کدام منبع اخذ میکنیم.
آقای جعفری عزیز من حتما خوب میدانند که اغلب کسانی که امروز در این کشور داد اخلاق و اخلاقی بودن سر میدهند بواسطه همین ویژگی اخلاق (یعنی آموختنی بودن) اصرار دارند که اولا اخلاق مورد نظر آنها ترویج شود ثانیا از هر اقدام و تلاشی برای ایجاد یک نظام تربیتی -البته به تعبیر خودشان- یا به عبارت صحیح تر یک نظام سیاسی یا اجتماعی مطلوب و مورد نظر خود فرو گذار نمیکنند.
این گونه میشود که آرام آرام تفاوت آراء تربیتی تبدیل به تلاشهای سیاسی و مخاصمات گروهی میشود.
خیلی طبیعی است که در چنین شرایطی بی شک به جای آزای که رکن تربیت و خمیر مایه آن است تسلط -که خمیر مایه سیاست است- هدف اساسی میشود. زیرا جامعه ما طعم ژیوند دانش-قدرت و گفتمان غالب را چشیده است و متاسفانه اثر آن را هم بخوبی دیده.
پس در این روزگار نه بر اخراجیهای مبتذل حرجی است نه بر مخالفان آن -که معلوم نیست محتوایی بهتر از اخراجیها در دست داشته باشند-










علیرضا رحیمی پنج‌شنبه 11 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 11:13 ق.ظ

اما بدا بحال مردمی که بجای آنکه شاهد صحنه جنگ میان فیلسوفان واندیشمندان باشند و نظاره گر دعوای میان سقراط و سوفسطاییان اکنون نظاره گر دعوا زرگری مشتی تهی مغز نااندیشمندند.










سلام دکتر جان! دلم برایت تنگ شده. تقریبا با شما موافقم ، بویژه اخلاقی زیست را آموختی و نه آمرانه و دستوری می دانم . منظور من از زیست اخلاقی ، زیستن مطابق آن چیزی است که هر کس ، اخلاقی اعلام می کند و توقع دارد طرف مقابل به آن پایبند باشد. از جمله همین کپی ، هک سایت ها و ناسزا گفتن.. فکر کنم در این زمینه حداقل های مشترکی می توان شمار کرد.

سید پنج‌شنبه 11 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 12:06 ب.ظ

سلام بنظرم کار خودشونه چون عین اینکارو فائزه م وقتی روزنامه داشت می کرد تا نه نه من قریبم در بیارن.ظاهرا چندان اقبال مردم با انتظارشون تناسب نداشته.

علی-آزادشهر دوشنبه 15 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 02:26 ق.ظ

نوشته هاتون صادقانه است ودلم برای اینطور نوشته ها در سایتهای دولتی ورسمی خیلی تنگ شده کاش نهج البلاغه اینقدرمهجور نمیماد.اگر دردوران حکومت مولامان بودیم چه میکردیم.وای برغافلان وبددلان

جهان جمعه 19 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 03:09 ق.ظ

سلام ..
البته بنده هم مخالف سرسخت دور دادن به آدم هایی مثل ده نمکی هستم که خیانت هاشون به همه ثابت شده اما به هر طریق بالاجبار به دلیل سرپرستی شش کودک و نوجوان 8 تا 15 ساله مجبور شدم پول بی زبونم رو دور بریزم و برم این فیلم جدید اخراجی ها رو ببینم...اما آخر فیلم به طور عملی به همه نتیجه هایی که شما نوشتید رسیدم.
پیروز باشید.





با سلام ، ضمن احترام به شما ، با کاربرد لفظ "خیانت" موافق نیستم ، اینها اتهاماتی است که درمورد هر فرد باید بطور عادلانه رسیدگی و دریک دادگاه صالح به اثبات برسد یا نفی شود. رکنا

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد